بیماری پوسیدگی سفید ریشه سیب و گلابی + راه درمان
مقدمه
از بیماری های قارچی مهم گیاه سیب و گلابی می توان به لکه سیاه سیب، آتشک سیب و گلابی، پوسیدگی قهوه ای میوه، سفیدک پودری، پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه (قارچ عسلی) و پوسیدگی سفید ریشه نام برد. این بیماری تاکنون از مناطق میوه خیز به ویژه اصفهان، مشهد، تهران، فارس، همدان، تبریز و غیره از روی 36 گونه گیاهی درایران و جهان گزارش شده است. در ایران عامل این بیماری اولین بار در سال 1336 جداسازی و شناسایی شده. یک بیمارگر خاکبرد با نام علمی Rosellinia necatrix که برای تعداد زیادی از گونه های مختلف گیاهی مناطق گرمسیری و معتدل تهدید کننده است. برای چند دهه پوسیدگی سفید ریشه به اشتباه در درجه دوم اهمیت نسبت به پوسیدگی آرمیلاریایی ریشه در نظر گرفته شده. بررسی های میدانی اخیر در ایران نشان دهنده انتشار گسترده این قارچ نسبت به آرمیلاریا به خصوص در باغها و نهالستان ها است. دامنه میزبانی و گسترده از جمله درختان، درختچه ها، محصولات زراعی، علفهای هرز و حتی جلبک ها دارد.
اهمیت بیماری
این قارچ باعث پوسیدگی شدید ریشه در چندین محصول از لحاظ اقتصادی مهم می شود. این محصولات شامل میوه های مناطق معتدل سیب، گلابی، مرکبات ، آلو، بادام، هلو، گیلاس، انگور و زیتون، میوه های مناطق نیمه گرمسیری آووکادو، انبه، مناطق گرمسیری قهوه و چای، محصولات زراعی مانند پنبه، یونجه و حبوبات، علفهای هرز مانند تاج خروس می شود. این بیمارگر عامل محدود کننده در باغهای سیب و انگور در بسیاری از کشورهای جهان و ایران می باشد. در منطقه آلکوباسای کشور پرتغال 43 درصد از باغ های سیب دارای علایم پیشرفته بیماری هستند. در کشور ایتالیا از مهمترین و خطرناکترین عامل پوسیدگی درختان صنوبر است. در کشور اسپانیا مهمترین عامل پوسیدگی ریشه آووکادو در نظر گرفته میشود. در باغهای سیب کالیفرنیا باعث زیان های اقتصادی زیادی شده است. همچنین در آفریقا و آمریکای جنوبی از عوامل بسیار مخرب باغ های قهوه ذکر شده است.
در کشور ما نیز این بیماری رخ می دهد و در باغها و نهالستان اهمیت دارد و در سال باعث از بین رفتن بیش از ده درصد باغهای آلوده میشود. در برخی از مناطق کشور هند مخربترین بیماری سیب است. اطلاعات در مورد مرکز و منشاء این بیمارگر بسیار محدود است. در حال حاضر این بیمارگر به طور گسترده ای در تمام مناطق جهان پراکنده شده.
بیماری زایی
این قارچ باعث پوسیدگی ریشه و طوقه گیاهان می شود. علایم گیاهان بیمار از دیگر بیماری های پوسیدگی ریشه مانند آرمیلاریا و فیتوفتورا قابل تشخیص هستند. بسته به شرایط محیطی و گونه های گیاهی علایم بیماری مانند پژمردگی برگ، ریزش برگ، سبزخشک شدن برگ و باقی ماندن برگ به گیاه بیمار، ضعف گیاه، چروکیدگی و کوچک شدن میوه، پوسیدگی و نکروز ریشه و طوقه، عدم رشد ریشه و شاخه های جدید و در نهایت مرگ گیاه آلوده، متفاوت است. ریشههای آلوده معمولا توسط ریسه ای پنبه ای و سفید رنگ از قارچ پوشیده می شود. علاوه بر این قارچ می تواند روی ریشه های مرده و دیگر بقایای گیاهی، زنده بماند (مقدار سلولز نقش بسیار موثری دارد). به طوری که شاخه های آلوده گلابی برای یک دوره 18 ماهه زنده مانده است و هنگامی که محتوای سلولزی بافت کمتر از 50 درصد رسید زنده مانی قارچ نیز کاهش یافت قابلیت بقا تا 8 سال در شاخه های آلوده سیب را دارد.
پراکندگی و انتشار
خاک آلوده ، بقایای گیاهی آلوده و آب آبیاری در انتشار قارچ نقش دارند. همچنین انتشار قارچ میتواند از طریق تماس ریشه های گیاهان آلوده با سالم نیز انجام شود. عوامل متعددی مانند بافت سنگین خاک، رطوبت بالای خاک و درجه حرارت مطلوب (22 تا 5/25 سلسیوس) و محدوده pH (5 تا 8) و میزبان اختصاصی در رشد قارچ بسیار مهم است. با تماس قارچ با ریشه تراکمی از پوشش قارچ (ریسه) ایجاد میشود که به صورت عمیق وارد بافت پوست ریشه می گردد. لایه های مختلف ریشه توسط فشار مکانیکی و فعالیتهای آنزیمی تخریب می شود.
مراحل زندگی
این قارچ دو مرحله جنسی (که به ندرت در طبیعت یافت میشود) و غیر جنسی تولید اسپور (بذر) میکند. یکی از مشخصه های مهم قارچ که توسط میکروسکوپ مشخص میشود تورم های گلابی شکل در روی ریسه (ساختمان رویشی قارچ) میباشد همچنین سمی به نام سایتوکالاسین تولید مینماید که اثر مستقیم بر سیستم فتوسنتز گیاه و عدم جذب نور دارد. حمله قارچ به ریشه های جوان از طریق پوست و تجزیه آن انجام می شود و در ریشه هایی که دارای چوب پنبه هستند، از طریق عدسک ها انجام می شود. سلول های آسیب دیده در اثر پوسیدگی به رنگ قهوه ای تغییر رنگ می دهند و درنهایت از بین می روند.
روش های تشخیص کلینیکی و گیاه پزشکی
روشهای تشخیص بیمارگر شامل مشاهده دقیق علائم، جداسازی بیمارگر به وسیله محیط کشت و مشاهده میکروسکوپی از ریسه بیمارگر برای دیدن تورم های گلابی شکل می باشد. در کل، این روش ها وقت گیر بوده و دقت پایین دارند به همین علت روش های جدید آزمایشگاهی RT – PCR برای تشخیص سریع قارچ توسعه یافته است.
روش های کنترل
- کنترل بیولوژیک یا زیستی:
هدف از کنترل بیولوژیک بیماریهای خاکبرد بهبود کنترل بیماری، تولید مناسب و افزایش محصولات کشاورزی با کاهش نهاده های شیمیایی می باشد. در مدیریت تلفیقی آفات و بیماریهای گیاه(IPM) ، کنترل بیولوژیک را به عنوان راه کار سازگار با محیط زیست و کنترل اقتصادی بیماری های خاکبرد پیشنهاد شده. کنترل بیولوژیک روشی است که با استفاده از موجودات زنده مبادرت به کنترل خسارت ناشی از عوامل بیماریزای گیاهی می شود. اصول این روش متکی بر شناخت کامل عوامل بیماریزا، میزبان و همچنین رابط های که بین آنها در محیط اطرافشان برقرار می شود و به طور کلی کنترل بیولوژیک باید کنترل بیماری را برای حفظ تولید به همراه داشته باشد. در بیماری شناسی گیاهی این اصطلاح در استفاده هدفمند از عوامل آنتاگونیست در بازدارندگی از بیماری به کار میرود. کنترل بیولوژیک سبب کاهش بقا و فعالیت یک بیمارگر از طریق دخالت ارگانیسم های زنده دیگر (به جز انسان) و در نتیجه منجر به کاهش شدت بیماری ایجاد شده توسط بیمارگر می شود. یکی از قارچ های کنترل کننده موثر بیماری پوسیدگی ریشه تریکودرما میباشد.
- کنترل شیمیای و زراعی
مقاومت به خشکی، تحمل به طیف گسترده ای از pH خاک، داشتن میزبانهای متعدد گیاهی، نفوذ عمقی در خاک و مقاومت در برابر قارچ کش های متنوع از ویژگی های این بیمارگر به شمار می رود. به طور کلی کنترل به وسیله ضد عفونی کردن خاک با مواد شیمیایی به علت گران بودن و خطر برای محیط زیست و استفاده در سطح محدود مقدور نیست، به همین علت از روش های دیگر کنترل مانند استفاده از نهال سالم، ایجاد مانع و قرنطینه برای ورود بیماری و کنترل بیولوژیک در حال توسعه است. بیش از چهار دهه استفاده از متیل بروماید برای از بین بردن بیمارگرهای خاکبرد و این بیمارگر گذشته است، ولی به علت خطرناک بودن این سم برای اوزون استراتوسفر و مشکلات ایجاد شده به ویژه در کودکان استفاده از آن طبق پروتکل مونترال 1997 از سال 2005 ممنوع شده . همچنین استفاده از قارچ کش هایی نظیر کاربندازیم و تیوفانات متیل در خاک به علت استفاده محدود در سطح کوچک، هزینه های بالا و صرف انرژی زیاد محدویت دارند. استفاده از تابش خورشید به خاک نیز برای کاهش بیماری کمک کرده ولی باعث از بین رفتن کامل بیمارگر نشده است. کنترل زراعی از طریق سوزاندن بقایای آلوده گیاهی، استفاده از نور خورشید و هوادهی محل آلوده و آیش 2 تا 4 ساله قبل از کشت است. کاشت گیاهان غیر میزبان، استفاده از ارقام مقاوم و جدید به شدت توصیه میشود حتی اگر این مقاومت متوسط باشد. استفاده از کربنات کلسیم (گچ) به منظور افزایش pH با عث کاهش علایم پوسیدگی شده است.
نتیجه گیری
معرفی روش های درست مدیریت این بیماری که به نسبت از روش های ریشه کن کردن کامل بیماری ارزانتر هستند و نقش عمدهای در زمینه کنترل این بیماری دارند در حال مطالعه و تکمیل می باشد. نگرانی ها در مورد آلودگی محیط زیست توسعه روش های جایگزین کنترل بیماری را ضروریتر کرده است. روشهای کنترل بیولوژیکی برای کنترل این بیماری برای گیاه آوکادو و سیب و محصولات دیگر با استفاده از قارچ Trichoderma پیشنهاد شده است. در حال حاضر هیچ پایه ای از سیب و گلابی مقابل این بیمارگر مقاوم شناخته نشده است و فقط گیاهانی مانند خرمالو و گردو (پکان) که به این قارچ آلوده بودند، برای بیش از چهار سال بدون علایم رشد کردند. استفاده از پایه های گیاهان پیوندی سیب و گلابی تجاری موجود نشان داده است، که تمام پایه ها مستعد به ابتلا این بیماری هستند.
نویسنده: دکتر حسین گل افروز
دکتری تخصصی قارچ شناسی
h.golafrouz@gmail.com
متخصص بیماری های گیاهی، طراحی و اجرای فضای سبز